از آن او نیست خیشی که با زنجیر بر گرده اش بسته اند از آن او نیست خکی که می زند در عمق آن شیار از آن او نیست گلدسته های خوشه ی گندم گلدسته های خوشه ی ذرت از آن او پشتی ست خم در پیش صاحب
رویا
یکشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1387 ساعت 09:25 ب.ظ
سلام عزیزم خوش اومدی به کلبه دلتنگی های من عزیزم وبلاگت خیلی قشنگه همه چی هماهنگه ااااااااااا چرا از اینا نداره که می بوسه ؟!!! من می خوام ببوسمت !!! حالا چطوری ببوسمت ؟؟ حالا می خواستم گل هم برات بذارم . گریه ام گرفت ....................... بذار خودم ببوسم ! اماده باش !!!
. . . . .. ۱
۲
۳
بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس !!!!!
می گه یکی از بزرگان می گه هیچوقت برای من بن بست وجود نداره چون یا راهی خواهم یافت یا راهی خواهم ساخت !
سلام عزیزم
خوش اومدی به کلبه دلتنگی های من
عزیزم
وبلاگت خیلی قشنگه همه چی هماهنگه
ااااااااااا چرا از اینا نداره که می بوسه ؟!!! من می خوام ببوسمت !!! حالا چطوری ببوسمت ؟؟ حالا می خواستم گل هم برات بذارم .
گریه ام گرفت .......................
بذار خودم ببوسم !
اماده باش !!!
.
.
.
.
..
۱
۲
۳
بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس !!!!!
می گه یکی از بزرگان می گه هیچوقت برای من بن بست وجود نداره چون یا راهی خواهم یافت یا راهی خواهم ساخت !
باز هم خواهمت خواند...
بیا دوباره هم گریه ام باش...
سلام
وبلاگ زیبایی دارید خیلی خوب و با احساس می نویسید
سیو کردم تا بعدا هم بخوانم
ما هم کلبه ای حقیرانه داریم
اگر گذرتان افتاد به ما هم سر بزنید
شعرهای سپیدم را
سیاه می نویسم
وقتی
چشمهای سیاه تو را دیدم